|
|
آخرین ارسال های انجمن
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
![]() |
2 | 1578 | khanevadehh |
![]() |
3 | 1159 | khanevadehh |
![]() |
2 | 1096 | khanevadehh |
![]() |
1 | 824 | khanevadehh |
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
![]() |
2 | 1578 | khanevadehh |
![]() |
3 | 1159 | khanevadehh |
![]() |
2 | 1096 | khanevadehh |
![]() |
1 | 824 | khanevadehh |
|
|
تو اولین و آخرینی
مینویسم...
مینویسم از تو برای تو و دور از تو...
بدون هراس از خوانده شدن...
بگذار همه بدانند...
مینویسم برای تو...
برای تویی که بودنت را...
نه چشمانم میبیند...
نه گوشهایم میشنود...
و نه دستانم لمس میکند...
تنها با شعفی صادقانه...
با دلم احساست میکنم...
اولین باری که دیدمت میترسیدم باهات حرف بزنم
اولین باری که باهات حرف زدم ترسیدم بهت ابراز علاقه کنم
اولین باری که بهت ابراز علاقه کردم ترسیدم عاشقت بشم
همیشه در سختی ها به خودم می گفتم
” این نیز بگذرد ..”
هنوز هم می گویم ..
اما حال می دانم آنچه می گذرد عمرِ من است ، نه سختی ها
تعداد صفحات : 3