مهربان یعنی خوشبخت
::: در حال بارگیری لطفا صبر کنید :::
مهربان یعنی خوشبخت
www.rozex.rozblog.com
نام کاربری : پسورد : یا عضویت | رمز عبور را فراموش کردم

صفحه اصلیمهربانیمهربان یعنی خوشبخت

تعداد بازدید : 260
نویسنده پیام
mohammadshomali آفلاین


ارسال‌ها : 34
عضويت : 27 /5 /1392
سن : 16
یاهو : mohammad_jigar@ymail.com
تشکر ها: 3
تشکر شده : 4
مهربان یعنی خوشبخت

تصویر: /weblog/file/forum/smiles/20.gifنمیدانی احساس خوشبختی کردن چقدر ساده به دست می آید .چقدر راحت میشود لبخند زد. فقط با یک نگاه . نگاهی به آنچه که داری و شاید هیچ وقت فکر نبودنش به ذهنت خطور هم نکرده است. مگر به ذهن من خطور کرده بود؟ هرگز! اگر ۱ هفته جای من بودی , خوب درک میکردی نعمتی که از آن بهره مندی, میتواند تنها بهانه خوشبختی باشد. آن وقت صبح ها که از خواب بیدار میشدی غم کار و درس و آینده سوهان روحت نبود. رویای خوشبختی در آینده نبود. خوشبختی جلوی رویت بود . کافی بود به انگشتانت نگاه کنی . به همین سادگی به انگشتانت و لبخند به لبانت برمیگشت.

♦♥ زیباسرا ♥♦

۲طرف همه ناخنهای دستم قرمز و ملتهب و دردناک است جاییی که ناخن از گوشت جدا میشود راحت خونریزی میکند و تغییر رنگ میدهد. شاهکار داروی جدیدم است . ناشکری نمیکنم ؛ اگر نبود این ناخنها دیر زمانی پوسیده بودند. یک روز التهابشان کمتر یک روز بیشتر ولی پایانی ندارد. کمترین اشاره کافی ست که از درد به خود بپیچم. وقتی تایپ میکنم مراقبم گوشه ناخنها با کیبورد تماس نگیرد. همه کارهای ساده شخصی که برای تو چند ثانیه طول میکشد برایم ساعتها به طول میانجامد. مسواک کردن. نخ دندان کشیدن، چنگ در موها زدن ، لیف کشیدن، ناخن گرفتن، دکمه بستن، کفش پوشیدن، در بطری را باز کردن، لباسها را تا کردن، دکمه دوختن… لحظه به لحظه همه کارهای دستی که تعدادشان هم کم نیست یاد خوشبختی ای میفتم که قدرش را ندانستم،

۵ عدد از ناخنهای پا خونریزی فعال دارند؛ حتی گرفتن ناخن هم دیگر امکان ندارد، در اثر خونریزیهای مکرر ناخنها تغییر شکل و رنگ میدهند. شب ها با حوصله و با دستان دردناک ناخنهای پایم را تمیز میکنم لخته ها را پاک میکنم. به زخمها پماد سیلور سولفادیازین و mupirocin میمالم . صبح پانسمان را باز میکنم. میشورم . آلئوورا میزنم و با روغن آواکادو اطرافش را چرب میکنم. ساعتها وقت صرف میکنم که عفونی نشوند. به سختی ناخنهای چسب زده و پانسمان شده را در جوراب مخفی میکنم. دیگر نه چکمه میشود پوشید، نه کفش کتانی . حتی پای برهنه هم نمیشود در باران دوید ، پوستم نازک شده است!

دکترم درمان دیگری نمیشناسد. دارو آنقدر جدید است که تا به حال دارویی برای عوارضش کشف و بررسی نشده. به پودایتری رفتم گفت هیچ کاری فایده ندارد. به محض قطع کردن دارو همه اثرات برمیگردد. تا کی باید دارو را مصرف کنی ؟ و خندیدم : تا همیشه..

زندگی من این روزها شده پرستاری از ناخنهای مریضم و مدارا کردن ؛ و هر روز با تمام وجود درک میکنم داشتن ناخنهای سالم چه خوشبختی بزرگی ست که اکثرا از آن غافلند. دردی که به چشم نیاید تحملش آسانتر است نیست؟

باز خدا را شکر که چشمانم سالمند. بگذار خوشبختی را از این دریچه ببینم و از ری هایم نفس بکشم و با گوشهایم بشنوم و بهر آنچه دارم لبخند بزنم و راضی باشم نه آنچه که ندارم و نخواهم داشت.

♦♥ زیباسرا ♥♦

پ.ن: هیوستون زن صاحب خانه گفت تو را ۱۰۰ ٪ چشم زدند. به فلوریدا برگشتیم همه ما سرماخوردگی شدید گرفتیم و من همچنان از گرفتگی و درد گوش رنج میبرم، مانده ام کسی آیا ما را چشم زد؟! چشم زخم یک حقیقت است یا بهانه ما برای سوالهای بی پاسخ. مرز بین خرافات و ایمان و اعتقاد کجاست ؟!

♦♥ زیباسرا ♥♦


امضای کاربر :
با تشکر محمد شمالی از حسن انتخاب شما
جمعه 27 دی 1392 - 23:55
وب کاربر ارسال پیام نقل قول تشکر گزارش
khanevadehh آفلاین


ارسال‌ها : 33
عضويت : 29 /9 /1395
تشکرها : 5
پاسخ : 1 RE مهربان یعنی خوشبخت :

تشکر میکنم از سایت بسیار خوبتون


امضای کاربر : معلم خصوصی کنکور ریاضی عربی موسیقی روانشناس روانپزشک نوروفیدبک
دوشنبه 29 آذر 1395 - 17:07
ارسال پیام نقل قول تشکر گزارش
khanevadehh آفلاین


ارسال‌ها : 33
عضويت : 29 /9 /1395
تشکرها : 5
پاسخ : 2 RE مهربان یعنی خوشبخت :

ممنونم از شما


امضای کاربر : معلم خصوصی کنکور ریاضی عربی موسیقی روانشناس روانپزشک نوروفیدبک
دوشنبه 11 بهمن 1395 - 17:35
ارسال پیام نقل قول تشکر گزارش

تمامي حقوق محفوظ است . طراح قالبــــ : روزیکســــ